گنگکلغتنامه دهخداگنگک . [ گ ُ گ َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مرکزی بخش فریمان شهرستان مشهد واقع در 14 هزارگزی جنوب فریمان و 2 هزارگزی خاور راه مالرو عمومی فریمان به پاقلعه . در دامنه واقع و هوای آن معتدل است . <span class="hl
گنگکلغتنامه دهخداگنگک . [ گ ُ گ َ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان خدابنده لو از بخش قیدار شهرستان زنجان که در 18 هزارگزی جنوب خاوری قیدار و 12 هزارگزی راه عمومی قرار گرفته است . هوای آن سرد و سکنه ٔآن 1
نق نقلغتنامه دهخدانق نق . [ ن ِ ن ِ ] (اِ صوت ) حکایت صوت طفلی بهانه جو. نام آواز طفل که چیزی را طلبد آهسته و پیوسته ، با آوازی چون گریان . (یادداشت مؤلف ). نغ نغ.
نیک نیکلغتنامه دهخدانیک نیک . (ق مرکب ) به خوبی . کاملاً. به کلی . یک باره : جان دریغم نیست از عیسی ولیک واقفم بر علم دینش نیک نیک . مولوی .گفت نادر چیز می خواهی ولیک غافل از حکم خدایی نیک نیک . مولوی .<b
گل گنگکلغتنامه دهخداگل گنگک . [ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان حومه ٔ بخش مرکزی شهرستان دماوند. دارای 20 تن سکنه است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).
گل گنگکلغتنامه دهخداگل گنگک . [ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان حومه ٔ بخش مرکزی شهرستان دماوند. دارای 20 تن سکنه است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).