گهربینفرهنگ نامها(تلفظ: gohar bin) (= گوهر بین) ، بیننده ی گوهر، گوهرشناس؛ (به مجاز) ویژگی آن که خوب را از بد تشخیص می دهد.
اربنلغتنامه دهخدااربن . [ اَ ب ُ ] (اِخ ) شهریست بسویس (ثورگُوی ) واقع در کنار دریاچه ٔ کُنستانس ، دارای 9500 تن سکنه و صاحب کارخانه هاست .
ارابنلغتنامه دهخداارابن . [ اُ ب ِ ] (اِخ ) نام منزلی است بر ریگ توده ٔ مَبرک ، که از کوه جُهینة بر تنگه ٔ صفراء قرب مدینه منحدر است . (معجم البلدان ). منزلی است نزدیک وادی صفرا. (منتهی الارب ).
اربونلغتنامه دهخدااربون . [ اُ ] (ع اِ) بیعانه . بیعانه ای که قبل از تسلیم متاع بفروشنده دهند. پیش مُزد. ربون . اُربان .