گورچه درختواژهنامه آزادبعضی از درختان ریشه های بسیار بلندی دارند که سر از خاک بیرون آورده دارند و مانند پایه هایی بلند هستند که درخت به آنها اتک دارد
پوره پوره کردنلغتنامه دهخداپوره پوره کردن . [ رَ رَ / رِ رِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) در تداول قزوینیان تعلل و دست دست کردن . مس مس کردن . این دست و آن دست کردن . باری بهر جهت کردن .
پورهلغتنامه دهخداپوره . [ رَ / رِ ] (اِ) پور. پسر : خرد پوره ٔ آدم چه خبر دارد ازین دم که من از جمله ٔ عالم به دو صد پرده نهانم . مولوی (کلیات بیت 16918).|| بچه ٔ
پورهلغتنامه دهخداپوره . [ رَ / رِ ] (فرانسوی ، اِ) بمعنی غذائی که با آرد نرم نخود، لوبیا و سیب زمینی پزند، و در فارسی بمعنی سیب زمینی یا سبزی پخته و نرم سوده است .
پیورهلغتنامه دهخداپیوره . [ رَ ] (اِخ ) قصبه ای مرکز قضا در آمریکای جنوبی ، در ایالت لیورتاو از پرو، در 450 هزارگزی شمال غربی تروکزیلو کنار نهری به همین نام . (قاموس الاعلام ترکی ).
گورچهلغتنامه دهخداگورچه . [ چ َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان چهاراویماق بخش قره آغاج شهرستان مراغه واقع در 21 هزارگزی خاور قره آغاج و 34 هزارگزی جنوب شوسه ٔ مراغه به میانه . کوهستانی و معتدل مالاریایی است . سکنه ٔ آن <span class
گورچهلغتنامه دهخداگورچه . [ چ َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان چهاراویماق بخش قره آغاج شهرستان مراغه واقع در 21 هزارگزی خاور قره آغاج و 34 هزارگزی جنوب شوسه ٔ مراغه به میانه . کوهستانی و معتدل مالاریایی است . سکنه ٔ آن <span class