گوِهchock, bolster 1واژههای مصوب فرهنگستانقطعاتی از جنس چوب یا مواد دیگر که برای جلوگیری از حرکت یا غلتش شناور در حوضچه یا در خشکی زیر آن قرار میدهند
پهلوگاه ویژۀ اتوبوسbus bayواژههای مصوب فرهنگستانانشعاب یا قسمت عریضشدهای از راه که به اتوبوسها امکان میدهد، بدون اینکه مزاحم جریان شدآمد شوند، برای سوار شدن یا پیاده کردن مسافر توقف کنند متـ . پهلوگاه
واگوییcalling outواژههای مصوب فرهنگستانبازخوانی دادههای گفتاری بهوسیلۀ خدمه یا ناظر زمینی برای کمک به خلبان یا دیگر خدمه
گُوِة انبارhatch wedgeواژههای مصوب فرهنگستانگوهای چوبی برای محکم کردن زهوار دهانهپوش و دهانهپوش بر روی دهانه
کار اصطلاحشناسی موردی،واژهگزینی موردیad hoc terminology workواژههای مصوب فرهنگستانحل مسائل جاری اصطلاحشناسی نظیر جستوجوی واژههای جدید و معادلها و مترادفها
استخوانبُری گوِهبازopening wedge osteotomyواژههای مصوب فرهنگستانعوض کردن محور طولی با باز کردن قسمتی از استخوان برای صاف کردن استخوان بدجوشخورده
استخوانبُری گوِهبستهclosing wedge osteotomyواژههای مصوب فرهنگستانبرداشتن گوِهای از یک طرف استخوان برای صاف کردن استخوان بدشکل
گوِۀ تسمهbelt edge wedge, belt edge insert, shoulder belt wedgeواژههای مصوب فرهنگستاننواری لاستیکی که بر لبۀ تسمۀ تایرهای شعاعی/رادیال قرار داده میشود تا بر دوام آنها بیفزاید
استخوانبُری گوِهای پشتیdorsal wedge osteotomyواژههای مصوب فرهنگستانبریدن گوِهای از استخوان بهمنظور اصلاح تغییر شکل پشت