گوگدلغتنامه دهخداگوگد. [ گ ِ ] (اِخ ) قصبه ای است از دهستان جلگه شهرستان گلپایگان . واقع در 6هزارگزی جنوب خاور گلپایگان و 4هزارگزی خاور شوسه ٔ گلپایگان به خوانسار. جلگه و گرمسیر و سکنه ٔ آن 4996</sp
وعد و وعیدلغتنامه دهخداوعد و وعید. [ وَ دُ وَ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) انذار و ترسانیدن کسی را از کردار و اعمال وی و نوید خیر و شر. (ناظم الاطباء) : ز توحید و قرآن و وعد و وعیدز تأیید و از رسمهای جدید. فردوسی .شب و روز در کار وعد و وعی
گوگدرهلغتنامه دهخداگوگدره . [ دَرْ رِ ] (اِخ ) دهی از دهستان خرق حومه ٔ بخش شهرستان قوچان . واقع در 40هزارگزی جنوب باختری قوچان . کوهستانی و هوای آن سردسیر و سکنه ٔ آن 193 تن است . آب آن از چشمه وقنات تأمین میشود. و محصول آن غ
رباط گوگدیلغتنامه دهخدارباط گوگدی . [ رُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کناررودخانه ٔ شهرستان گلپایگان دارای 300 تن سکنه . آب ده از قنات بدست می آید و فرآورده ٔ عمده ٔ آن غلات و لبنیات و پنبه است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).
گوگدرهلغتنامه دهخداگوگدره . [ دَرْ رِ ] (اِخ ) دهی از دهستان خرق حومه ٔ بخش شهرستان قوچان . واقع در 40هزارگزی جنوب باختری قوچان . کوهستانی و هوای آن سردسیر و سکنه ٔ آن 193 تن است . آب آن از چشمه وقنات تأمین میشود. و محصول آن غ