گوگرچینلغتنامه دهخداگوگرچین . [ گ َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان نیر بخش مرکزی شهرستان اردبیل . واقع در 37هزارگزی باختر اردبیل و 12هزارگزی شوسه ٔ تبریز به اردبیل . کوهستانی و معتدل و سکنه ٔ آن 526
ویریونvirion, viral particle, virus particleواژههای مصوب فرهنگستانویروس در مرحلهای از چرخۀ زندگی خود که در محیط خارج از یاخته در بدن یافت میشود و الزاماً شامل مادۀ ژنی و پوشه است
پورنلغتنامه دهخداپورن . [ ن َ ] (اِخ ) و اما نهرنلن بر تامران هنسمارگ سموهک پورن گذرد و ایشان همگی صلحاء و پاکان از شرّند. (ماللهند بیرونی ص 131).
پیورنلغتنامه دهخداپیورن . [ رَ ] (اِخ ) نام حوضی قرب کوه موسوم به «نیل » در هندوستان . (ماللهند بیرونی ص 128) .
چورنلغتنامه دهخداچورن . (اِخ ) دهی است از دهستان کجور از آبادیهای مازندران و استرآباد. (مازندران و استرآباد تألیف رابینو ص 148).
گوگرچین لولغتنامه دهخداگوگرچین لو. [ گ َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کله یوز بخش مرکزی شهرستان میانه . واقع در 22هزارگزی جنوب میانه و 14هزارگزی شوسه ٔ میانه به زنجان .کوهستانی و معتدل و سکنه ٔ آن 100</span
گوگرچین لولغتنامه دهخداگوگرچین لو. [ گ َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کله یوز بخش مرکزی شهرستان میانه . واقع در 22هزارگزی جنوب میانه و 14هزارگزی شوسه ٔ میانه به زنجان .کوهستانی و معتدل و سکنه ٔ آن 100</span