گیادروایانphytoplanktonواژههای مصوب فرهنگستانگیاهانی که زندگی دروایی دارند و غذای اصلی آنها زیستبومهای آبی و دریایی است
پادروانوَردیnegative thixotropy, anti-thixotropyواژههای مصوب فرهنگستانافزایش گرانرَوی در طول زمان بهصورت برگشتپذیر و در آهنگ برش خاص
آذرگونلغتنامه دهخداآذرگون . [ ذَ ] (اِ مرکب ) (از: آذر، آتش + گون ، فام ) گلی است که آن را خجسته گویند، رنگش زرد بود و میانش سیاه . (فرهنگ اسدی ، خطی ) : تا همی سرخ بود آذرگون تا همی سبز بود سیسنبر... فرخی .بهم بودند آنجا ویس و رامین