گیاهداروشناسیpharmacognosy, pharmacognosticsواژههای مصوب فرهنگستانشاخهای از داروشناسی که در آن ویژگیهای زیستی و زیستشیمیایی و اقتصادی داروهایی با منشأ طبیعی بررسی میشود
داروشناسلغتنامه دهخداداروشناس . [ ش ِ ] (نف مرکب ، اِ مرکب ) عطار. داروساز. (ناظم الاطباء). کسی که درباره ٔ داروها مطالعه دارد.
گیاهداروشناسیpharmacognosy, pharmacognosticsواژههای مصوب فرهنگستانشاخهای از داروشناسی که در آن ویژگیهای زیستی و زیستشیمیایی و اقتصادی داروهایی با منشأ طبیعی بررسی میشود