گیوافرهنگ نامها(تلفظ: givā) (کردی) (گیو = جذاب و گیرا + ا (پسوند نسبت ساز)) ، به معنی گیرا ، ← گیرا .
پهلوگاه ویژۀ اتوبوسbus bayواژههای مصوب فرهنگستانانشعاب یا قسمت عریضشدهای از راه که به اتوبوسها امکان میدهد، بدون اینکه مزاحم جریان شدآمد شوند، برای سوار شدن یا پیاده کردن مسافر توقف کنند متـ . پهلوگاه
گَرد آبپنیرwhey powder, dried wheyواژههای مصوب فرهنگستانپودری با کمتر از 15 درصد پروتئین که از تغلیظ و خشک کردن آبپنیر به روش افشانهای تولید میشود
سهرگهthree-way cross, three-way hybridواژههای مصوب فرهنگستانگیاه حاصل از تلاقی یک رگۀ خالص و یک دورگۀ ساده بهعنوان پایۀ مادری
گیوارانلغتنامه دهخداگیواران . [ گی ] (اِخ ) دهی است از دهستان قطور بخش حومه ٔ شهرستان خوی . واقع در 54هزارگزی جنوب باختری خوی در مسیر راه ارابه رو ترس آباد به قطور. محلی دامنه ، آب و هوای آن سردسیر و سالم و سکنه ٔ آن 198 تن است
گیوارانلغتنامه دهخداگیواران . [ گی ] (اِخ ) دهی است از دهستان قطور بخش حومه ٔ شهرستان خوی . واقع در 54هزارگزی جنوب باختری خوی در مسیر راه ارابه رو ترس آباد به قطور. محلی دامنه ، آب و هوای آن سردسیر و سالم و سکنه ٔ آن 198 تن است
انارگیوالغتنامه دهخداانارگیوا. [ اَ گی ] (اِ) کوکنار و غوره ٔ خشخاش وگویند دافع سرفه است . (از فرهنگ ناصری از آنندراج ).اناگیرا. (ناظم الاطباء). و رجوع به انارگیرا شود.