یابانلغتنامه دهخدایابان .(اِخ ) صورت عربی کلمه ٔ ژاپن است . رجوع به همین لغت نامه و ضمیمه ٔ معجم البلدان (منجم العمران ) ص 346 شود.
یابانلغتنامه دهخدایابان . (اِخ ) صاحب صبح الاعشی ذیل «انساب عجم » آرد که رومیان از نسل بنی کتیم بن یونان اند و او یابان بن یافث بن نوح است . (صبح الاعشی ج 1 ص 367). و رجوع به یاوان و یونان شود.
ابن حبانلغتنامه دهخداابن حبان . [ اِ ن ُ ح ِب ْ با ] (اِخ ) محمدبن احمد بستی . وفات 354 هَ.ق . در سن 80 سالگی . تولد او به سیستان بوده و پس از مسافرتهای بسیار قاضی سمرقند شد، و سپس بتهمت زندقه معزول گشت و علت ْ آنکه گفته بود نبوت
یافونلغتنامه دهخدایافون . (اِخ ) معرب ژاپن . (از نخبةالدهر ص 17). امروزه در کشورهای عربی ژاپن را یابان گویند. رجوع به یابان و ژاپن شود.
چاه شریفلغتنامه دهخداچاه شریف . [ ش َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان منوجان بخش کهنوج شهرستان جیرفت که در 130 هزارگزی جنوب کهنوج بر سر راه مالرو کهنوج به یابان واقع شده و 10 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج <span class=
دریابانلغتنامه دهخدادریابان . [ دَرْ ] (اِ مرکب ) (از: دریا+ بان ، پسوند محافظت ) حافظ دریا. نگاهبان دریا. || در اصطلاح امروزین نیروی دریایی ، درجه ای از درجات نظامی بحری . صاحب منصبی در نیرویی دریایی . امیرالبحر دوم . (از لغات فرهنگستان ).
چهارخیابانلغتنامه دهخداچهارخیابان . [ چ َ / چ ِ ] (اِ مرکب ) جائی که دو خیابان یکدیگر را قطع کنند. میدانی که چهار خیابان ازچهار سو به آن منتهی شود. رجوع به چارخیابان شود.
خیابانلغتنامه دهخداخیابان . (اِ) گلزار. (ناظم الاطباء). || چمن . (یادداشت مؤلف ). || رسته ای که در باغ می سازند برای عبور و مرور و کنارهای آنرا گل کاری می کنند. (از ناظم الاطباء). راهی که در میان صحن چمنها باشد. (آنندراج ). روشی که در باغها می سازند و در میان آن راه دارند. راه ساخته و بیشتر در
خیابانلغتنامه دهخداخیابان . (اِخ ) دهی است از دهستان تبادکان بخش حومه ٔ شهرستان مشهد واقع درنه هزارگزی جنوب خاوری مشهد بر سر راه شوسه ٔ عمومی مشهد به سرخس با 1261 تن سکنه . آب آن از رودخانه است و محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت و مالداری و راه اتومبیل رو می باش
خیابانلغتنامه دهخداخیابان . (اِخ ) دهی است از دهستان مشهد ریزه میان ولایت باخرز بخش طیبات شهرستان مشهد. واقع در16 هزارگزی باختر طیبات و 2 هزارگزی جنوب اتومبیل روطیبات به شهرنو با 295 تن سکنه .