یخرُفتmoraineواژههای مصوب فرهنگستانکومه یا پشته یا دیگر انباشتهای یخساری جورنشدۀ (unsorted) بدون چینه
یخرُفت یخکاستیablation moraineواژههای مصوب فرهنگستانلایهای از قطعات سنگی که بر روی یخ در طی برسابش یخساری قرار میگیرد
پشتۀ یخرُفتیesker/ asar/ eschar/ eskar/ osarواژههای مصوب فرهنگستانپشتۀ ساختهشده از انباشتههای شن و ماسۀ یخساری
مقطع نوع HH-type sectionواژههای مصوب فرهنگستانمدل زمین سهلایهای که در آن لایة میانی رساناتر از لایههای رویی و زیری است
رفدلغتنامه دهخدارفد. [ رَ ] (اِخ ) نام ستاره ٔ کوچکی است . (یادداشت مؤلف ). رجوع به کلمه ٔ ربعو کلمه ٔ تنین در علم صور کواکب نفائس الفنون شود.
پشتۀ یخرُفتیesker/ asar/ eschar/ eskar/ osarواژههای مصوب فرهنگستانپشتۀ ساختهشده از انباشتههای شن و ماسۀ یخساری
یخرُفت یخکاستیablation moraineواژههای مصوب فرهنگستانلایهای از قطعات سنگی که بر روی یخ در طی برسابش یخساری قرار میگیرد
یخسُرگاهrink, ice rinkواژههای مصوب فرهنگستانمیدان پوشیده از یخ در ورزشهای یخسُری و هاکی روی یخ و یخسنگ
یخرُفت یخکاستیablation moraineواژههای مصوب فرهنگستانلایهای از قطعات سنگی که بر روی یخ در طی برسابش یخساری قرار میگیرد