کشتی مردهdead ship, dead, cold ship, dead ship condition, dead condition, cold ship conditionواژههای مصوب فرهنگستانوضعیتی که در آن، پیشران اصلی و دیگهای بخار و سایر دستگاههای حرکتی کشتی، بهدلیل نبودِ منبع تغذیه، کار نمیکنند متـ . وضعیت کشتی مرده
نقطۀ مرگ پایینbottom dead centre, BDC, lower dead centre, LDC, inner dead centreواژههای مصوب فرهنگستانپایینترین نقطۀ قرارگیری پیستون که در آن محور دستهپیستون و محور طولی پیستون همراستا میشوند
درجهـ روزرشدgrowing degree day, degree dayواژههای مصوب فرهنگستانمجموع دماهای بالاتر از صفر پایه (base temperature) در هریک از مراحل رشدونمو گیاه
خط کورdead-end siding, dead-end trackواژههای مصوب فرهنگستانخطی در ایستگاه راهآهن که از خط اصلی جدا شده و در پایان آن سپر انتهایی نصب شده است
حریداءلغتنامه دهخداحریداء. [ ح ُ رَ ] (ع اِ) پیی است در جای زانوبند شتر که از بستن زانو آن پی خشک شود و حیوان حَرْداء گردد یعنی پی زانو خشک شده .
جیداءلغتنامه دهخداجیداء. [ ج َ ] (ع ص ) مؤنث اجید. زنی که گردنش دراز و نیکو باشد. جیدانة. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به جیدانه شود.
رعیداءلغتنامه دهخدارعیداء. [ رُ ع َ ] (ع اِ) آنچه وقت پاک کردن گندم از آن برآید و آن را دور کنند. (منتهی الارب ). آنچه از طعام هنگام پاک کردن دور ریزند و اصح آن رُغیداء، با غین است . (از اقرب الموارد).
رویداءلغتنامه دهخدارویداء. [ رُ وَ ] (ع مص ) نرم رفتن . || نرم راندن . (ناظم الاطباء). رجوع به اِرواد شود.