خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
یزدانیار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
یزدانیار
فرهنگ نامها
(تلفظ: yazdān yār) کسی که خداوند یار و یاور اوست ؛ (در اعلام) نام یکی از مشاهیر صوفیه در قرن چهارم (هـ. ق)؛ [ابوبکر حسین بن علی یزدان یار ارموی] .
-
واژههای مشابه
-
یزدان
فرهنگ نامها
(تلفظ: yazdān) خداوند ، ایزد ؛ (در ادیان) در مذاهب ثنوی ، خدای خیر و نیکی ، ایزد مقابلِ اهریمن . [یزدان در اصل جمع یزد (= ایزد) است. در فارسی دری نیز مفرد به شمار آمده و در ترجمهی ' الله ' به کار رفته است]. ← ایزد .
-
یزدانداد
فرهنگ نامها
(تلفظ: yazdān dād) خداداد ؛ (در اعلام) نام پسر شاپور سیستانی ، یکی از دستیارانِ ابومنصور المعمری در جمعآوری شاهنامهی منثور ابو منصوری .
-
یزداندخت
فرهنگ نامها
(تلفظ: yazdān doxt) (یزدان + دخت = دختر) (به مجاز) دختری که خدا عطا فرموده است .
-
یزدانمهر
فرهنگ نامها
(تلفظ: yazdān mehr) مهرِ خدایی ، نشانهی مهر و محبت ایزدی .
-
اللهیار
فرهنگ نامها
(تلفظ: allāh yār) (عربی ـ فارسی) دوست خدا .
-
صحتیار
فرهنگ نامها
(تلفظ: se(a)hat yār) (عربی ـ فارسی) (صحت + یار (پسوند دارندگی)) ، به معنی دارای تندرستی و سلامتی ، تندرست و سلامت ، درست بودن و درستی.
-
مهدییار
فرهنگ نامها
(تلفظ: mahdi yār) (عربی ـ فارسی) یاور مهدی ؛ (به مجاز) دوستدار و محب مهدی منتظر قائم آل محمد (ع) .