یخدونلغتنامه دهخدایخدون . [ ی َ ] (اِ مرکب ) صندوق . (آنندراج ). صورت عامیانه ٔ یخدان . رجوع به یخدان شود.
یخدونگویش بختیارییخدان (صندوق چوبى پایهدار با پوششى از مخمل و حلبى، قفل و کلیددار، که معمولاً در آن لباس مىگذارند).
خپیدنلغتنامه دهخداخپیدن . [ خ َ دَ ] (مص ) خمیده شدن . کج گشتن . (ناظم الاطباء). خمیدن . (آنندراج ).
یخدونلغتنامه دهخدایخدون . [ ی َ ] (اِ مرکب ) صندوق . (آنندراج ). صورت عامیانه ٔ یخدان . رجوع به یخدان شود.