یکتاپیرهنلغتنامه دهخدایکتاپیرهن . [ی َ / ی ِ هََ ] (ص مرکب ) یکتای پیراهن . یک لاقبا. || (ق مرکب ) با پیرهنی تنها بر تن : شب قبای صبر دلها چاک شد چون آمدی همچو شمع خلوت فانوس یکتاپیرهن . ابوطالب کلیم (از آنندرا
یکتای پیراهنلغتنامه دهخدایکتای پیراهن . [ ی َ / ی ِ هََ ] (ص مرکب ) یکتاپیرهن . شخصی که یک پیراهن در بر داشته باشد و بس . (آنندراج ). که تنها یک پیرهن بر تن دارد. که تنها پیراهن بر تن دارد بی جامه و ملبوس دیگر. (یادداشت مؤلف ) : تو کز بند