یکپارچهسازی بزرگمقیاسlarge-scale integration, LSIواژههای مصوب فرهنگستانفنّاوری ساخت افزارههای نیمهرسانا که در آن معمولاً هزار مدار بر روی یک تراشۀ سیلیسیمی تعبیه میشود
یکپارچهسازی اطلاعاتinformation integration, IIواژههای مصوب فرهنگستانایجاد پیوستگی میان اطلاعات منابع مختلف که از مفاهیم و زمینهها و صورتهای متفاوت تشکیل شده است متـ . همجوشانی اطلاعات information fusion
یکپارچهسازی دوگوشیbinaural integration, binaural resynthesisواژههای مصوب فرهنگستانپردازش همزمان و یکپارچهسازی اطلاعات متفاوت فرستادهشده به دو گوش متـ . همآمیزی دوگوشی binaural fusion
یکپارچهسازی دوگوشیbinaural integration, binaural resynthesisواژههای مصوب فرهنگستانپردازش همزمان و یکپارچهسازی اطلاعات دریافتشده از دو گوش نیز: همجوشی دوگوشی binaural fusion
یکپارچهسازی رزمگاهbattlefield integrationواژههای مصوب فرهنگستانهماهنگسازی سامانههای تجهیزاتی و منابع انسانی مجزا بهصورت سامانۀ رزمی منسجم و پیکربندیشده برای افزایش توانمندی کلی سامانه