ییالغتنامه دهخداییا. [ ی َی ْ یا ] (اِخ ) جد محمدبن عبدالجبار و خواهر او بانویه هردو تن آنها از مشایخ سلفی باشند. (از تاج العروس ).
پایة تیرک دهانهhatch carrier, hatch socket, beam socket, hatch beam shoeواژههای مصوب فرهنگستانهریک از پایههای دو طرف انبار که تیرکهای دهانه را نگه میدارد
زبانهای هستهآغازhead-first languages, head-initial languagesواژههای مصوب فرهنگستانزبانهایی که در آنها هستۀ گروه در ابتدای آن قرار میگیرد
زبانهای هستهپایانhead-last languages, head-final languagesواژههای مصوب فرهنگستانزبانهایی که در آنها هستۀ گروه در انتهای آن قرار میگیرد
نقشههای چونساختas-built drawings, as-builts, record drawingsواژههای مصوب فرهنگستاننقشههایی که پیمانکار پس از پایان کار و مطابق با اجرای واقعی کار تهیه میکند
ییام کورساختهblinded messageواژههای مصوب فرهنگستانپیامی که فرد بدون اطلاع از محتوای آن و بنا به درخواست یک متقاضی، آن را امضا میکند متـ . پیام کور
سایهفرهنگ فارسی معین(یَیا یِ) [ په . ] (اِ.) 1 - محیط تاریکی که در اثر قرار گرفتن جسم تیره در برابر نور ایجاد می شود. 2 - پناه ، حمایت . 3 - شبح . ؛~ کسی را با تیر زدن کنایه از: سخت با او دشمن بودن . ؛زیر ~ کسی بودن مورد حمایت و توجه او بودن .
ییام کورساختهblinded messageواژههای مصوب فرهنگستانپیامی که فرد بدون اطلاع از محتوای آن و بنا به درخواست یک متقاضی، آن را امضا میکند متـ . پیام کور
گوییالغتنامه دهخداگوییا. (ق ) منقول از فعل به معنی گویا. به معنی گویا باشد. (فرهنگ شعوری ج 2 ص 315) (آنندراج ). و بیشتر برای تشبیه استعمال میشود. (غیاث اللغات ). گوئی . گویی . گویا. گوئیا. پنداری . مانا.بمانا. گمان بری . ظاهرا
گوییافرهنگ فارسی عمیدپنداری؛ مانند اینکه؛ شاید. Δ گاهی الفی در آخر گویی میآورند که شاید برای وزن شعر بوده: ◻︎ گوییا باور نمیدارند روز داوری / کاین همه قلب و دغل در کار داور میکنند (حافظ: ۴۰۴).