کافردوینلغتنامه دهخداکافردوین . [ ف ِ دُ ] (اِخ ) دهی است از قراء استرآباد. (سفرنامه ٔ مازندران و استرآباد ص 170).
لبلغتنامه دهخدالب . [ ] (اِ) نام یکی از تقسیمات روز در اصطلاح هندی . رجوع به ماللهند بیرونی ، ص 170 و 171 و 183 شود.
اولپینلغتنامه دهخدااولپین . [ ی ِ] (اِخ ) عالم حقوق در رم مشاور اسکندر سِوِر امپراطور رم . (170 - 228م .).
جلینلغتنامه دهخداجلین .[ ج ِ ] (اِخ ) یا جیرین از دیه های استرآباد رستاق است . رجوع به مازندران و استرآباد رابینو ص 170 شود.