بغپورلغتنامه دهخدابغپور. [ ب َ ] (اِخ ) فغفور. مرکب از: بَغ + پور، پسر خدا، لقبی که ایرانیان بشاهان چین داده اند و معرب آن فغفور است .(از حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ). و رجوع به فرهنگ ایران باستان ص 87 و کرد و پیوستگی نژادی آن ص 29</s
بغورلغتنامه دهخدابغور. [ ب ُ ] (ع مص ) افتادن پروین و دلیل باران گردیدن . (از ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ). فرورفتن پروین و برانگیختن باران و دلیل بودن آن بر باریدن آن . (آنندراج ) (از اقرب الموارد).