حق حقلغتنامه دهخداحق حق . [ ح ِ ح ِ ] (اِ صوت ) حکایت صوت هکه و سکسکه ٔ آنکه بسیار گریسته است . || آواز آب در شکم و در مشک آنگاه که بجنبانند. (یادداشت مرحوم دهخدا).
هق هقلغتنامه دهخداهق هق . [ هَِ هَِ ] (اِ صوت ) حکایت صوت کسی که گریه بسیار کرده باشد و صدایی شبیه سکسکه از او برآید. (از یادداشتهای مؤلف ). شنوشه . اشنوشه . (یادداشت دیگر).
درآمد سرانۀ غذاaverage food service checkواژههای مصوب فرهنگستانعددی که از تقسیم درآمد حاصل از فروش یک نوبت یا دوره عرضۀ غذا بر تعداد مهمانان در همان نوبت یا دوره به دست میآید
دسته 4neckواژههای مصوب فرهنگستان1. قسمتی از ساختمان بربطها و سازهای کمانهای که تغییر طول زههای مرتعش بر آن انجام میشود و معمولاً ساز را بهکمک آن نگه میدارند 2. بخشی از ساختمان چنگها که گوشیها بر روی آن قرار دارند
بازبینی توقفگاهیramp checkواژههای مصوب فرهنگستانبازبینی چشمی بیرونی هواگرد به همراه بازبینی وضعیت ترمزها و تایرها و سیالات هیدرولیک و روغن و آب و سایر اقلام مصرفی در محوطة روباز
بازبینی دوسویهcrosscheck/cross-checkواژههای مصوب فرهنگستانپیامها و دستورالعملهای کوتاهی که برای تأیید اجرای عملیات بین خدمة پرواز رد و بدل میشود