لغتنامه دهخدا
کلوک . [ ک ِ ] (اِ) شاید ازکلمه ٔ کلوخ ، در اصطلاح بنایان نیمه ٔ چارکه . ثمن آجر.نصف چارکه . و شصتی نصف کلوک و بند، نصف شصتی و بند پولی ، بند بسیار نازک . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).قسمتی است معادل یک هشتم آجر، نیم یک را نیمه و ربعآن (نصف نیمه ) را چارکه و یک هشتم آن (نصف چا