پسرودۀ بالاروascending colon, colon ascendens, right colonواژههای مصوب فرهنگستانبخشی از پسروده، از کورروده تا خمیدگی موجود در سمت راست و زیر کبد متـ . کولون بالارو
پسرودۀ پایینروdescending colon, colon descendens, left colonواژههای مصوب فرهنگستانبخشی از پسروده، از خمیدگی موجود در زیر طحال تا خمیدگی خمروده در سمت چپ متـ . کولون پایینرو
پسرودۀ افقیtransverse colon, colon transversumواژههای مصوب فرهنگستانبخشی از پسروده که میان خمیدگیهای چپ و راست قرار دارد متـ . کولون افقی
کلونلغتنامه دهخداکلون . [ ک ُ ] (اِ) کلان . قید چوبی که پشت در نصب کنند و در را بدان بندند. (فرهنگ فارسی معین ). کلان . کلیدان . غلق . فلج .(یادداشت به خط مرحوم دهخدا). چفت و بست پشت در. (فرهنگ لغات عامیانه ٔ جمالزاده ). و رجوع به کلان شود.
کلونلغتنامه دهخداکلون . [ ک ُ ] (اِخ ) دهی از دهستان حومه ٔ بخش جویم است که در شهرستان لار واقع است و 167 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).
قفلگویش اصفهانی تکیه ای: qofl/ kulun طاری: qolf/ kulun طامه ای: qolf/ kolun طرقی: qolf/ kulun کشه ای: qolf/ kulun نطنزی: qofl
کلون درگویش اصفهانی تکیه ای: kulun طاری: külün-e bar طامه ای: kulun طرقی: külün-e bar کشه ای: külün نطنزی: kolun-e bar