لحوظلغتنامه دهخدالحوظ. [ ل َ ] (اِخ ) کوهی است مر هذیل را. (منتهی الارب ). از کوههای هذیل است . (معجم البلدان ).
لعوسلغتنامه دهخدالعوس . [ ل َع ْ وَ ] (ع اِ) گرگ . || (ص ) مرد سبک خوار. مرد کم خوار. || مرد حریص . (منتهی الارب ).