لغتنامه دهخدا
ملتوی . [ م ُ ت َ ] (ع ص ) پیچیده و پیچ درپیچ شونده . (غیاث ) (آنندراج ). تافته و دوتاه شده و خمیده و کج و پیچیده و پیچ درپیچ . (ناظم الاطباء). به هم پیچیده . در هم پیچیده . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : و کوکا ایلکای با لشکرهایی همه پیچ و کین از راهها