مردان مردآمیزmen who have sex with men, MSMواژههای مصوب فرهنگستانمردانی که صرفنظر از جهتگیری جنسی خود، با سایر مردان ارتباط جنسی برقرار میکنند
من منلغتنامه دهخدامن من . [ م ِ م ِ ] (اِ مرکب ) حکایت صوت کسی که ندانسته ای را گوید. (یادداشت مرحوم دهخدا). رجوع به من من کردن شود.
من منفرهنگ فارسی معین(مِ مِ) (اِمر.) (عا.) سخن جویده جویده ، تأنی و درنگ بسیار در سخن گفتن ، تَمجْمُج .
mindingدیکشنری انگلیسی به فارسیذهنیت، یاداوری کردن، تذکر دادن، مراقب بودن، مواظبت کردن، ملتفت بودن، اعتناء کردن به، تصمیم داشتن، بخاطر آوردن، ذکر کردن
مینگویش بختیاری1.میان،بین،kerdom> entexâv unâ min-e ez:از بین آنها انتخاب کردم> . 2. در، داخل، توىِ min-e kiza>:داخلِ کوزه> .
اَنَههُوشَهگویش بختیاریسراسیمه، نفسزنان، به سرعت و بااشتیاق بهسوى چیزى رفتن. vâ anahuša owved min-e xuna> سراسیمهوارد خانه شد>.
بیشینکمmaximinواژههای مصوب فرهنگستاندر نظریۀ بازیها، ویژگی راهبردی که کمترین میزان خطر پیشِ روی دو بازیگر را به حداکثر میرساند
پادویتامینantivitaminواژههای مصوب فرهنگستانترکیبی طبیعی یا مصنوعی که بهعلت تشابه با یک ویتامین باعث اختلال در عملکرد آن در بدن میشود