محاماتلغتنامه دهخدامحامات . [ م ُ ] (از ع ، اِمص ) حمایت کردن . محاماة : فی الجمله ارکان وسران بر موافقت سلطان در معاطات کؤوس [ از ] محامات نفوس مهمل ماندند. (جهانگشای جوینی ج 2 ص 186). رجوع به محاماة ش
موهوماتلغتنامه دهخداموهومات . [ م َ ] (ع ص ، اِ) ج ِ موهومة. چیزهای موهوم که وجود خارجی ندارند. (ناظم الاطباء). || خرافات . عقاید خرافی . اعتقادات خرافی و باطل و بی اساس . انیاب اغوال . فسونها.نیش غولها. (یادداشت مؤلف ). و رجوع به موهوم شود.