میگونیلغتنامه دهخدامیگونی . [ م َ /م ِ ] (ص نسبی ) منسوب به میگون . متمایل به سرخی : بزرگ چشم و اندر آن میگونی . (التفهیم ص 381).
مؤنیلغتنامه دهخدامؤنی . [ م ُ ءَن ْ نا ] (ع ص ) سستی کرده شده . درنگی نموده شده . (از منتهی الارب ).
مؤنیلغتنامه دهخدامؤنی . [ م ُءْ ] (ع ص ) بازدارنده . || بادرنگ گرداننده . (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). || تأنی کننده . اهمال کننده . درنگ نماینده . (از ناظم الاطباء).
پادشاهی ۳monarchic/ monarchicalواژههای مصوب فرهنگستانمربوط به پادشاه یا پادشاهی متـ . پادشاهانه، سلطنتی
شیر دریایی حقیقیMonachus monachusواژههای مصوب فرهنگستانگونهای از تیرۀ فکیان و راستۀ گوشتخوارسانان که سطح پشتی آن قهوهای شکلاتی است و گاهی یک لکۀ سفید در وسط بدنش وجود دارد
پادشاهی مشروطهconstitutional monarchy, limited monarchyواژههای مصوب فرهنگستاننظامی پادشاهی که در آن اختیارات پادشاه به آنچه در قانون اساسی یا قوانین کشور ذکر شده محدود است متـ . سلطنت مشروطه
پادشاهی مطلقهabsolute monarchy, despotic monarchyواژههای مصوب فرهنگستاننظامی پادشاهی که در آن قانون اختیارات پادشاه را محدود نمیکند متـ . سلطنت مطلقه
کُلگویش بختیاری1. کوتاه dom-kol>:دُم کوتاه> ؛ 2. کُند؛ 3. کنار، لب، لبه kol-e tanir>:لب تنور؛ kol-e češma:کنار چشمه> ؛ 4. همه kol-e honu ez mona>:تمام آنها مال من است> .