ملتnationواژههای مصوب فرهنگستانگروهی از مردم که خود را تشکیلدهندۀ اجتماعی با هویت سیاسی متمایز از سایر انسانها میدانند و سنتهای تاریخی و فرهنگی مشترک دارند و بیشتر در سرزمین مشخصی زندگی میکنند
خودگردهافشانیself-pollinationواژههای مصوب فرهنگستاننوعی گردهافشانی که در آن گردۀ گیاه مادگی همان گیاه را بارور میکند
خونگیریbleeding 2, exsanguinationواژههای مصوب فرهنگستانخارج کردن بیشترین خون ممکن از بدن حیوان در هنگام ذبح
خونهمچسبیhemagglutination/haemagglutinationواژههای مصوب فرهنگستانتوده شدن سرخگویچهها که ممکن است براثر پادتنها ایجاد شود