دَرنشانی پوششیepithelial inlay, Esser's operationواژههای مصوب فرهنگستانروشی برای پوششدهی کامل یک زخم عمیق ازطریق پر کردن زخم با پیوندینۀ پوششی
بهرهبرداری بیمتصدیunattended operationواژههای مصوب فرهنگستاننوعی بهرهبرداری براساس عملکرد خودکار یک سامانه بدون دخالت کاروَر یا متصدی
بهرهبرداری تکقطارone train working operationواژههای مصوب فرهنگستانروشی در سامانۀ علائم مسیرهای یکخطه که در آن هر نوبت فقط به یک قطار اجازۀ حرکت داده میشود
تداخل مزاحمconstrained operationواژههای مصوب فرهنگستانشرایطی در حرکت ضربدری که در آن وسایل نقلیۀ تداخلی به دلیل کاستیهای هندسی مسیر امکان اشغال قسمت بزرگی از خطوط عبور موجود را که برای رسیدن به عملکرد متعادل لازم است، ندارند
تداخل نامزاحمunconstrained operationواژههای مصوب فرهنگستانشرایطی در حرکت ضربدری که در آن وسایل نقلیه بدون تأثیر پذیرفتن از وضعیت هندسی راه بهآسانی گذر میکنند