اور
گریه (بچه)
نفرین ،نبش قبر شده،بی مزار
gab, jabber
۱راه میان بر و شیب دار ۲چپ چپ نگاه کردن ۳انحراف از مسیر اصلی ...
۱آب و تاب دادن در بیان موضوعی ۲گفتگوی نامفهوم ۳یاوه
orrery، جهان نما، افلاک نما
ریشه زنبق زرد
عارضه
اورلیس
کرم
بابی اور
رابرت اور