پرتو تصویرimage ray, perspective rayواژههای مصوب فرهنگستانخط مستقیمی که نقطهای در فضای شیء یا فضای تصویر را به مرکز تصویر وصل میکند
پرتوِ دیداری اصلیprincipal visual ray, principal ray 2واژههای مصوب فرهنگستانامتداد عمود بر صفحۀ منظر (perspective plane) از نقطۀ دید
پرتو ایکس مشخصهcharacteristic X-ray, characteristic rays, characteristic radiationواژههای مصوب فرهنگستانتابشی الکترومغناطیسی که براثر نوآرایی الکترونها در پوستههای داخلی اتمها گسیل میشود
تلسکوپ پرتوایکسX-ray telescope, X-ray multi-mirror telescopeواژههای مصوب فرهنگستانابزاری برای آشکارسازی پرتوهای ایکس
برداشت سمتیazimuthal survey, azimuthal arrayواژههای مصوب فرهنگستاننوعی برداشت الکتریکی که در آن الکترودهای جریان در سمتهای مشخصی از دهانۀ چاه و یک یا دو الکترود پتانسیل در چاه قرار میگیرند
پرتوِ آلفاalpha rayواژههای مصوب فرهنگستانباریکهای از اتمهای هلیوم دوباریونیده که در میدانهای الکترومغناطیسی منحرف میشود و در ماده یونش شدید ایجاد میکند
پرتوِ آندیanode rayواژههای مصوب فرهنگستانباریکۀ یونهای مثبتی که براثر اعمال ولتاژ از آند لامپ الکترونی گسیل میشود
پرتو تصویرimage ray, perspective rayواژههای مصوب فرهنگستانخط مستقیمی که نقطهای در فضای شیء یا فضای تصویر را به مرکز تصویر وصل میکند