رنگ رنگلغتنامه دهخدارنگ رنگ . [ رَ رَ ] (ص مرکب ) رنگارنگ . رنگ برنگ . به لونهای مختلف . به رنگهای گوناگون . ملون به الوان مختلف . گوناگون : از باد روی خوید چو آب است موج موج وز نوسه پشت ابر چو جزع است رنگ رنگ . خسروانی .هم از آشتی را
توپ باکیbuckyball, buckministerfullereneواژههای مصوب فرهنگستانساختار نانویی توپیشکلی که دارای 60 اتم کربن شامل اتمهای کربن سهپایه است