someدیکشنری انگلیسی به فارسیمقداری، تعدادی، چندین، اندکی، قدری، چندتا، چندی، تقریبا، تاحدی، کم و بیش، برخی، برخی از، بعضی، بعض، کسی، شخص یا چیز معینی، کمی از
Sameدیکشنری انگلیسی به فارسییکسان، همان، شبیه، همان کار، همان چیز، همان جور، عینا مثل هم، بهمان اندازه، یک نواخت