خاکستردانcinerary vessel, burial urn, funerary urn, funeral urn, cremation urn, cinerary urn, burial potواژههای مصوب فرهنگستانظرفی برای نگهداری خاکستر سوختۀ یک یا چند جسد
گریسدان افزاربندrigger's horn, grease hornواژههای مصوب فرهنگستانظرفی قیفیشکل، متصل به کمربند افزاربند، برای حمل گریس و استفاده از آن در حین افزاربندی
پورنلغتنامه دهخداپورن . [ ن َ ] (اِخ ) و اما نهرنلن بر تامران هنسمارگ سموهک پورن گذرد و ایشان همگی صلحاء و پاکان از شرّند. (ماللهند بیرونی ص 131).
پیورنلغتنامه دهخداپیورن . [ رَ ] (اِخ ) نام حوضی قرب کوه موسوم به «نیل » در هندوستان . (ماللهند بیرونی ص 128) .