حبوتنلغتنامه دهخداحبوتن . [ ح َ ب َ ت َ / ح ِ ب َ ت َ ] (اِخ ) ابن قطاع گوید: وادیی است در یمامة. از قول عربی آورده اند : سقی رملة بالقاع بین حبوتن من الغیث مرزام العشی صدوق سقاها فرواها و اقصر حولهامذانب سمی حولها و حدی
آبتینلغتنامه دهخداآبتین . [ ب ْ / ب ِ ] (اِخ ) نام پدر فریدون ، مصحف آتبین . و صاحب برهان معنی آن را نفس کامل و نیکوکار و صاحب گفتار و کردار نیک و اسعدالسعداء آورده است .
ابتگنلغتنامه دهخداابتگن . [ اَ ت ِ گ َ ] (اِ) در بعض لغت نامه ها این کلمه به معنی صاحبخانه و ترک آمده و مجعول می نماید.