absoluteدیکشنری انگلیسی به فارسیمطلق، دایره نا محدود، کامل، قطعی، خالص، مستقل، استبدادی، غیر مشروط، ازاد از قیود فکری، خود رای
نغمة مطلقabsolute pitch 2واژههای مصوب فرهنگستاننغمهای که هم با نام و هم با بسامد دقیق مشخص شده باشد
گوش مطلقabsolute pitch 1, perfect pitchواژههای مصوب فرهنگستانتوانایی خواندن یک نغمة مشخص یا شناسایی نغمة تولیدشده بدون کمک گرفتن از صدای مرجع ازپیشتولیدشده
absoluteدیکشنری انگلیسی به فارسیمطلق، دایره نا محدود، کامل، قطعی، خالص، مستقل، استبدادی، غیر مشروط، ازاد از قیود فکری، خود رای
absoluteدیکشنری انگلیسی به فارسیمطلق، دایره نا محدود، کامل، قطعی، خالص، مستقل، استبدادی، غیر مشروط، ازاد از قیود فکری، خود رای