affectedدیکشنری انگلیسی به فارسیمتأثر، تحت تأثیر، دچار، مبتلا، تحت تاثیر واقع شده، ظاهر نما، امیخته با ناز و تکبر
منطقۀ تفتیدهheat affected zone, HAZواژههای مصوب فرهنگستانبخشی از فلز پایه که ذوب نمیشود، اما خواص مکانیکی یا ریزساختار آن براثر گرمای جوش و برشکاری و لحیمکاری تغییر میکند