برآوردگر پذیرفتنیadmissible estimatorواژههای مصوب فرهنگستانبرآوردگری که نتوان برآوردگری بهتر از آن، به معنای داشتن مخاطرۀ کمتری به ازای همۀ مقادیر پارامتر، پیدا کرد
تابع تصمیم پذیرفتنیadmissible decision functionواژههای مصوب فرهنگستانتابع تصمیمی که نتوان نشان داد تابع تصمیم بهطور یکنواخت بهتر و با مخاطرۀ کمتر از آن وجود دارد