adheredدیکشنری انگلیسی به فارسیپایبند، چسبیدن، پیوستن، وفادار ماندن، هواخواه بودن، طرفدار بودن، وفا کردن، توافق داشتن، متفق بودن، جور بودن، بهم چسبیده بودن
ادژورثلغتنامه دهخداادژورث . [ اِ ژِ وُ ] (اِخ ) لوول . مهندس انگلیسی ، متولد در باث . وی نخستین بار در انگلستان تلگراف الکتریکی را اختراع کرد. (1744 - 1817م .).