ضربۀ نامساعد عرضهadverse supply shockواژههای مصوب فرهنگستانهر رویداد ناگهانی که موجب کاهش قابلتوجه اما غالباً موقت در عرضۀ یک یا چند کالا و خدمات شود متـ . شوک نامساعد عرضه
ضربۀ نامساعد عرضهadverse supply shockواژههای مصوب فرهنگستانهر رویداد ناگهانی که موجب کاهش قابلتوجه اما غالباً موقت در عرضۀ یک یا چند کالا و خدمات شود متـ . شوک نامساعد عرضه
مغایردیکشنری فارسی به انگلیسیinconsistent, adverse, contrary, counter, incompatible, inimical, repugnant
ناسازگاردیکشنری فارسی به انگلیسیadverse, disadvantageous, disagreeable, discordant, dissonant, incompatible, incongruous, inconsistent, inharmonious, insalubrious, intransigent, recalcitrant, unsuited, maladjusted