گوغازگیلغتنامه دهخداگوغازگی . [ زَ / زِ ] (حامص ) بیکاری . (حاشیه ٔ فرهنگ اسدی نخجوانی ). کاهلی : ای بت خیز کیر آخر تا کی از گوغازگی تا چون من صاحب نیابی سخت گیر و چاپلوس (کذا).طیان (فرهنگ اسدی ).
میگزدگویش کرمانشاهکلهری: gaze:d گورانی: gaze:d سنجابی: gaze:d کولیایی: agaze: زنگنهای: gaze:d جلالوندی: magaze: زولهای: magaze: کاکاوندی: magaze: هوزمانوندی: magaze: