جامع
گردن، طفیلی، کسی که دور میزند، ادم بدنام، الت استهزا
گوزن شمالی، وابسته بدوران کهنه سنگی اروپا
سر گرد
دور
گرد، گرد شده، تمام، پر، بصورت عدد صحیح، شفاف شده، تمام شده، مستدیر