anglesدیکشنری انگلیسی به فارسیزاویه، گوشه، طرف، کنج، قلاب ماهی گیری، تیزی یا گوشه هر چیزی، با قلاب ماهی گرفتن، دام گستردن، دسیسه کردن
anglicizeدیکشنری انگلیسی به فارسیanglicize، انگلیسی ماب شدن، انگلیسی ماب کردن، بطرز انگلیسی تلفظ کردن، باداب و رسوم انگلیسی درامدن
anglicizeدیکشنری انگلیسی به فارسیanglicize، انگلیسی ماب شدن، انگلیسی ماب کردن، بطرز انگلیسی تلفظ کردن، باداب و رسوم انگلیسی درامدن
anglicizingدیکشنری انگلیسی به فارسیفرانسوی، انگلیسی ماب شدن، انگلیسی ماب کردن، بطرز انگلیسی تلفظ کردن، باداب و رسوم انگلیسی درامدن