انگل آشیانه1،انگل لانه1nest parasite1,brood parasiteواژههای مصوب فرهنگستانجانوری که تخم خود را در آشیانة جانور دیگر، از همانگونه یا از گونة دیگر، میگذارد
انگلآشیانی،انگللانهایnest parasitism,brood parasitism,breeding parasitismواژههای مصوب فرهنگستاننوعی زندگی انگلی که در آن پرنده تخم خود را در آشیانة پرندهای از گونة دیگر میگذارد و پرندة میزبان بعداً از جوجه نگهداری میکند
پونللغتنامه دهخداپونل . [ ن ِ ] (اِخ ) مهمترین قریه ٔ ناحیه گل دولاب در طالش دولاب گیلان ، بین چاپ سرا و شفارود و بواسطه ٔ راه آهن کوچکی بمرداب متصل شود. و معدن سنگ دارد. در فرهنگ جغرافیائی آمده : دهی جزء دهستان میانده بخش رضوان ده شهرستان طوالش ، واقع در 36
لغو کردندیکشنری فارسی به انگلیسیabolish, abort, abrogate, cancel, lift, nullify, recall, repeal, reverse, vacate, annul
خنثی کردندیکشنری فارسی به انگلیسیannul, balk, de-, deactivate, defuse, frustrate, negate, neutralize, nullify, spike, stymie, thwart, undo, ward