antagonisticدیکشنری انگلیسی به فارسیآنتاگونیست، متخاصم، ضد، مخالف، ستیزه جو، خصومت امیز، مخالفت امیز، رقابت امیز، ستیزه گر، ستیز گر
پادکنشگر برگشتپذیرreversible antagonistواژههای مصوب فرهنگستانپادکنشگری که اثر آن، با افزایش غلظت همکنشگر، کاهش مییابد یا از بین میرود
پادکنشگر برگشتناپذیرirreversible antagonistواژههای مصوب فرهنگستانپادکنشگری که اثر آن، با افزایش غلظت همکنشگر کاهش نمییابد یا از بین نمیرود
پادکنشگر دگرریختارallosteric antagonistواژههای مصوب فرهنگستانترکیبی که در ناحیهای غیر از ناحیهای که کنشگر طبیعی به گیرنده اتصال مییابد، به آن متصل میشود
پادکنشگر رقابتیcompetitive antagonistواژههای مصوب فرهنگستانپادکنشگری که در اتصال به گیرنده با همکنشگر رقابت میکند و میتواند سبب کاهش یا حذف اثر همکنشگر شود