happiestدیکشنری انگلیسی به فارسیشادترین، مبارک، خوشحال، شاد، راضی، خوش، خرسند، خوشبخت، سعادتمند، مسرور، فرخنده، خندان، خجسته، سعید، سفیدبخت، بانوا، فرخ، خوش وقت، محظوظ
افیونوارهopioidواژههای مصوب فرهنگستانهر مخدر صناعی که اثراتی شبیه به افیون دارد، ولی از آن مشتق نشده است
گیرندة افیونوارهopioid receptorواژههای مصوب فرهنگستانهر یک از مولکولهای پروتئینی موجود در سطح یاخته که افیونوارهها به آن متصل میشوند
دردزدای مخدرnarcotic analgesic, opiate analgesic, opioid analgesicواژههای مصوب فرهنگستانهریک از ترکیباتی که با اتصال به گیرندههای افیونوارهای مانع احساس درد میشود متـ . مسکن مخدر