ارزیابی می شود، دید زدن، تخمین زدن، ارزیابی کردن، تقویم کردن
ارزیابی شده است، دید زدن، تخمین زدن، ارزیابی کردن، تقویم کردن
ارزیاب، تقویم کننده
تعریف کردن، مطلع کردن، اگاهی دادن، براورد کردن، تقویم کردن، قیمت کردن
فراموشی
تشخیص دهید، براورد کردن، تقویم کردن، قیمت کردن، مطلع کردن، اگاهی دادن
دوباره ارزیابی می شود