اوج یا حضیضapsis, apseواژههای مصوب فرهنگستاننقاطی در مدار بیضوی جِرمی به دور جِرم دیگر، هنگامی که آن دو در دورترین یا نزدیکترین فاصله نسبت به هم باشند
دوراوجapoapsisواژههای مصوب فرهنگستاننقطهای در مدار بیضوی، در دورترین فاصله از مرکز جسمی که مدار برگرد آن پیموده میشود