هرنوتلغتنامه دهخداهرنوت . [ هََ ] (اِ) مکر و حیله . || خبث و خباثت . || بدگویی . || بد مردم در دل نگاه داشتن را نیز گویند. (برهان ).
هرنویلغتنامه دهخداهرنوی . [ هََ ن ُ وی ی ] (ع اِ) گیاهی است . هرنوه . فرنوه . یا فلیفله . (منتهی الارب ). گیاهی است و گویا قرنوه یا فلیفله است . (اقرب الموارد). رجوع به هرنوه و قرنوه شود.
ارنئوتفرهنگ فارسی عمیدغول بیابانی و بیتربیت. Δ دراصل، نام قومی از نژاد هندواروپایی، ساکن کشور آلبانی است.