assessingدیکشنری انگلیسی به فارسیارزیابی، تشخیص دادن، تعیین کردن، بستن، مالیات بستن بر، جریمه کردن، بر اورد کردن، تقویم کردن
هشجینلغتنامه دهخداهشجین . [ هَِ ش َ ] (اِخ ) قصبه ٔ بخش شاهرودو مرکز دهستان خورش رستم از شهرستان هروآباد دارای 2738 تن سکنه . آب آن از پنج رشته چشمه و محصول عمده اش غله ، حبوب ، سردرختی و هنر دستی مردم بافتن جاجیم و گلیم و کرباس است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران
عشزنلغتنامه دهخداعشزن . [ ع َ ش َزْ زَ ] (ع ص ) دشوار و پیچیده از هر چیزی . || درشت خلقت . (منتهی الارب ).